آموزش مفاهیم دینی نیز مانند هر علم دیگری نیاز به شناسایی و به کارگیری اصول و روش های صحیح، کارآمد و موثر دارد. بنابراین، همان گونه که شناخت خصوصیات و توانایی های کودکان در بهینه سازی آموزش مفاهیم دینی امری مسلم است، شناخت اصول و روش های مروبوط به آموزش مفاهیم دینی کودکان نیز ضرورت دارد.
بنابراین، آنچه باید بدان توجه داشت این است که درک و برداشت کودک از مفاهیم دینی با بزرگسالان یکسان نیست؛ آنان در حد ظرفیت ذهنی خود مطالب دینی را می فهمند و برآن اساس، جهان بینی خود را می سازند.
مفاهیم اساسی دین اسلام، از قبیل اعتقاد به خدا و دین، اموری هستند که با سرشت اولیه و دست نخورده کودک، و به تعبیر قرآنی، با فطرت او سازگار است. علاقه مندی کودک به دین و خدا اکتسابی نیست، بلکه این علاقه در دوران او وجود دارد و در سنین پس از بلوغ به شکوفایی آشکار می رسد.
اصول آموزش مفاهیم دینی به کودکان
اصول عبارت است از قواعد و دستور العمل های کلی مبتنی بر تعالیم دینی ، پژوهش های روان شناسی و نظریات دانشمندان تعلیم و تربیت، که به منزله راهنمای عمل، در آموزش مفاهیم دینی به کودکان مورد استفاده قرار می گیرند.
اصل سهولت
در آموزش مفاهیم دینی به کودکان، باید توان شناختی، عاطفی و انگیزشی کودکان را در نظر گرفت و از زیاده روی، خشونت و سخت گیری در روند آموزشی پرهیز نمود؛ زیرا هدف از آموزش مفاهیم دینی، برانگیختن شوق و رغبت کودکان به یادگیری آموزه های دینی است و نه صرفا انتقال آگاهی های دینی.
مفاهیم دینی اموری هستند که با فطرت کودک سازگارند و نیازی به تحمیل و سخت گیری ندارند، سخت گیری زمانی است که آموزه هایی خلاف خواست فطری کودک به گونه ای برای او ترسیم و تکرار شود که آن را بدون فکر و اندیشه بپذیرد. علاوه بر این، مفاهیم و آموزهای دینی سهل و آسان زمینه های دورنی و انگیزشی لازم را برای کودک فراهم نموده، او را به یادگیری مفاهیم و حقایق دینی علاقه مند می سازد. خشونت و سخت گیری در امور آموزش مفاهیم دینی، کودک را نسبت به اصل دین و تعالیم حیات بخش آن بدبین نموده، آثار و پی آمدهای ناگواری در روحیه لطیف او باقی خواهد گذاشت.
اصل تدریج
انسان از زمان تولد تا سنین بزرگسالی توانایی های جسمی، ذهنی و عاطفی یکسانی ندارند و در هر دوره از رشد با خصوصیات ویژه آن دوره ظاهر می شود.
قرآن کریم در طول 33 سال به تدریج بر پیامبر نازل گردید که خداوند در کریمه 106 از سوره «اسراء» به این نکته اشاره می فرماید: «و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا»؛ و قرآنی که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی؛ و آن را به تدریج نازل کردیم.
قرآن با در نظر داشتن سطح درک و فهم مردم، به مرور احکام اسلام را بیان فرموده، به گونه ای که فهم و پذیرش آن برای آنان ممکن باشد. بنابراین، آموزش مفاهیم دینی به کودکان باید تدریجی باشد و آنان را به تدریج و آرام آرام با مفاهیم دینی آشنا نمود.
دانشمندان تعلیم و تربیت نیز با توجه به توانایی های ویژه دوران کودکی در آموختن مفاهیم و معارف، رعایت اصل تدریج را مساله مهمی تلقی نموده اند که غفلت از آن نتایج جبران ناپذیری به بار خواهد آورد.
به نظر پستالوزی مربی بزرگ تعلیم و تربیت سوییسی، با توجه به اصل تدریج در آموزش سرعت و شتابزدگی را زیان آور دانسته، می گوید: «طبیعت، شایستگی های برتر آدمی را همانند گوهری که در صدف پنهان است، در او پنهان کرده است. اگر صدف را پیش از وقت بشکنید، گوهری ناقص خواهید یافت.»
در مکتب اسلام، آموزش امری است مداوم و مستمر، و مسلمان همیشه باید در وادی آموزش و فراگیری باشد، همان گونه که در حدیث آمده است: «اطلب العلم من المهد الی اللحد.»
کسب علم و فراگیری امری دایمی تلقی شده است و تحصیل علم از نظر اسلام زمان معین و مشخصی ندارد. از نظر اسلام، آموزش مفاهیم و حقایق و دینی امری است که باید تا پایان عرم استمرار یابد و آدمی تحت تاثیر آن باشد. لکن دوران کودکی و نوجوانی را می توان دوران ملازمت و مداومت آموزه های دینی از نظر اسلام دانست که باید والدین و مربیان بر این امر نظارت داشته و آن را هدایت نمایند.
اهمیت آموزش آموزه های دینی به کودک از سویی و طولانی بودن دوره ساختار ذهنی و روانی کودکی انسان از سوی دیگر، استمرار و مداومت در آموزش مفاهیم دینی به کودک را می طلبد. از این رو، باید به موازات رشد عقلی و تحول روانی کودک، مفاهیم اعتقادی را به کودک انتقال داد و از شتاب و فشار بی مورد در این امر پرهیز نمود.
اصل آگاهی بخشی
در منابع اسلامی، آیات و روایات فراوانی وجود دارد که علم و آگاهی را می ستاید و مردم را به سوی آن می خواند و تشویق می کند. مثلا، آیه کریمه 108 سوره «یوسف» می فرماید: «قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین.» در این آیه، خداوند از انسان ها می خواهد بر اساس بصیرت و آگاهی رفتار نمایند ودین حق را بپذیرند، و شیوه دعوت پیامبر صلی الله علیه وآله نیز بر اساس آگاهی است.
از این رو، در نظام آموزشی اسلام دیگر جایی برای تحمیل عقیده والقائات و به تبع آن، تقلید کورکورانه باقی نمی ماند؛ چرا که اصولاً این مفاهیم با مفهوم پذیرش بر اساس بصیرت و آگاهی، به هیچ وجه سازگار نیست. در برخی از روایات نیز بر این نکته تاکید شده که آموزش اگر بر اساس فهم و آگاهی نباشد، چندان سودمند و پایدار نخواهد بود.
اصل تفاوت های فردی
همه انسان ها با یکدیگر شباهت هایی دارند، ولی آنان از حیث ویژگی های شناختی، عاطفی، انگیزشی، بهره هوشی، تاثیر و تاثیرات محیطی و صفات شخصیتی از همدیگر متفاوتند. همین امر موجب می شود که هر انسانی، موجود مستقل،تام و فردی خاص باشد.
بنابراین در انتخاب واستفاده از روش های آموزشی، معلمان باید انعطاف بیش تری داشته باشند و در آموزش مفاهیم دینی به کودکان به طور یکسان عمل ننمایند، بلکه متناسب با ویژگی های شناختی، عاطفی، انگیزشی، سوابق خانوادگی و محیطی آنان، از روش های گوناگون و موثر استفاده نمایند. به عنوان نمونه، معلمان می بایست بدانند برای بخری از کودکان، آموزش مفاهیم دینی با استفاده از روش شعر و داستان سودمند است و برای برخی از راه پرسش و پاسخ. برخی مفاهیم دینی را زودتر می فهمند و برخی دیگر نیاز به مثال و توضیح بیش تری دارند.
روش های آموزش مفاهیم دینی
مهم ترین و دشوارترین مرحله از فرایند آموزش، تعیین و تشخیص روش های آموزش مفاهیم دینی و استفاده و به کارگیری صحیح و مناسب آن، به ویژه برای کودکان می باشد.
روش استفاده از مثال
استفاده از مثال های متنوع، فهم مسائل انتزاعی را برای کودکانی که از نظر رشد شناختی و تحول روانی ضعیف و یا در سطح پایین می باشند، آسان می کند. استفاده از مثال یک شیوه قرآنی است. قرآن کریم با استفاده از این روش، حقایق و مفاهیم عقلی و غیر محسوس را در قالب حکایات و مثال های سودمند، به گونه ای در ذهن مخاطب ملموس و مجسم می سازد تا به این ترتیب ماهیت امر برای مردم روشن وآشکار گردد و آنان به خوبی به حقیقت موضوع پی ببرند.
روش قصه گویی
کودکان شیفته شنیدن قصه وخواندن داستان می باشند و این سبب می شود تا بخش عمده تعلیم و تر بیت دینی کودکان از این راه انجام پذیرد. هر چه استفاده از داستان های مناسب بیش تر باشد، تاثیر این آموزش و رسیدن به هدف های مورد نظر آن، ساده تر و سریع تر صورت می گیرد. در اهیمت این روش و بهرگیری از آن، همین بس که در قرآن کریم و تعالیم انبیای الهی و کتاب های آسمانی هم این روش موثر، یعنی زبان داستان و قصه برای آموزش، هدایت، القای مفاهیم وپیام های دینی مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً، در داستان حضرت آدم و حضرت عیسی علیهما السلام حقیقت و چگونگی آفرینش الهی تفسیر می شود؛ در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام اثبات توحید و یگانگی خداوند و در داستان عزیر کیفیت معاد بیان گردید است.
روش یادآوری نعمت های الهی
خداوند متعال نعمت های مادی و معنوی فراوانی برای بشر آفریده است. به عبارتی، خداوند انسان را سرشار از نعمت های خویش نموده و همه نوع نعمت در اختیار او قرار داده است. یکی از روش های تربیتی پیامبران الهی، یادآوری نعمت های الهی یم باشد تا به این وسیله گرایش انسان ها را به سوی صاحب نعمت برانگیزند.
با یادآوری نعمت های الهی می توان ذهن کودک را به خدای مهربان متوجه کرد و میل و گرایش او را نسبت به خدایی که همه چیز را آفریده و به همه کمک می کند، جلب نمود. بر این اساس، در تدریس و آموزش خدا شناسی و معاد به کودکان، باید بیش تر بر محبت و عشق الهی به همه انسان ها و به ویژه نیکوکاران و دادن پاداش و نعمت های بهشتی به آنان در روز قیامت تاکید کرد و آنان را نسبت به خدا و رحمت او امیدوار و علاقه مند ساخت و از بیان عذاب و رنج دوزخ، که زندگی پس از مرگ را به گونه ای وحشتناک و دهشت انگیز ترسیم نماید، خودداری کرد.
روش نمایشی (نمادین)
منظور از نمایش، مجسم کردن و به صورت مشهود و محسوس درآوردن پیام ها و آموزه هاست. روش نمایشی یکی از روش های آموزشی است که دارای تاثیر فوق العاده ای می باشد و از راه آن می توان آموزه های دینی را در قالب های قابل مشاهده و به گونه ای روشن، آسان و محسوس به کودکان آموزش داد. نمایشی کردن مفاهیم عقلی و انتزاعی به ویژه برای کودکان با توجه به غلبه برخورد حسی آنان، موجب می شود که این گونه مطالب بهتر درک شود و یادگیری عمیق تری صورت پذیرد؛ معمولاً کودکان، خاطرات نمایشی را که در کودکی دیده اند، به شکل آگاهانه، یا ناآگاهانه، تا آخر عمر در حافظه خود حفظ و نگهداری می کنند.
جنبه آموزشی روش نمایشی موثر و پر جاذبه تر از روش گفتاری صرف است؛ چرا که روش نمایشی هم زمان گوش و چشم مخاطب را به کار می گیرد. از این رو، در آموزش مفاهیم دینی کودکان لازم است تا آن جا که امکان دارد مواد و مطالب آموزشی به صورت نماشی ارائه گردد. آموزش بسیاری از مفاهیم دینی اعم از اصول و مبانی ارزشی، اعتقادی و احکام عملی با استفاده از روش نمایشی قابل آموزش است