دغدغه اصلی بسیاری از والدین
امروزه پیدا کردن بهترین روش های آموزشی برای کودکان و تعلیم دادن مهارت های ارزشمند به آن ها، به یکی از مهم ترین دغدغه های خیلی از والدین تبدیل شده، چون دیگه تقریباً همه والدین به نقش مهم آموزش های دوران کودکی و نوجوانی بر موفقیت فرزند خودشون آگاه هستند و می دونن که آینده از آن افرادی خواهد بود که مهارت های ارزشمندی رو در خودشون ایجاد کرده باشند.
شاید شما هم از اون دسته والدینی باشید که وقتی مطالبی رو درباره آینده، مشاغل و مهارت هایی که افراد برای زندگی در دهه های بعدی باید بلد باشن می شنوند و یا می خونن، دچار اضطراب و نگرانی میشن و با خودشون فکر می کنن که چه کاری باید برای آموزش فرزندم و آماده کردن اون برای بزرگسالی انجام بدم.
این احساس باعث میشه که بسیاری از والدین به دنبال انواع کلاس ها و روش های آموزشی مختلف بگردند تا شاید کمی از نگرانی اونا کم کنه و خیالشون رو برای آینده فرزندشون راحت تر کنه.
پیش بینی نیازهای آموزشی کودکان برای ورود به آینده
در گذشته ای نه چندان دور که روند پیشرفت جوامع، دانش و تکنولوژی بسیار کندتر از امروز بود، والدین و یا حداقل سیستم آموزشی رایج در هر دوره ای می تونست نیاز آینده بچه ها رو پیش بینی کنه و مطابق با اون، مهارت ها و مطالبی رو به کودکان آموزش بده و تا حدود زیادی اونا رو برای آینده آماده کنه و خیال اونا رو بابت آینده و موفقیت فرزند شون تا حدود زیادی راحت کنه.
اما امروزه به دلیل سرعت بالای رشد علم و تکنولوژی و کوتاه شدن طول عمر اطلاعات، پیش بینی این نیاز کودکان تقریباً غیرممکن شده و هیچکس نمی تونه ادعا کنه که می دونه افراد ظرف چند سال آینده و دهه های بعدی چه نیازهایی خواهند داشت و لازمه که چه مهارت هایی رو بلد باشند و چه مطالبی رو آموخته باشند.
شاید خیلی از اطلاعاتی که امروزه علمی و از ارکان آموزش به کودکان به حساب میان، با یک تحول ناگهانی دگرگون بشن و تبدیل بشن به اطلاعات به درد نخوری که بیهوده به ذهن بچه ها سپرده شده اند.
مثل خیلی از مطالبی که خود ما در کودکی یاد گرفتیم ولی تا رسیدن به جوانی و بزرگسالی، تبدیل شدن به بی فایده ترین مطالبی که نه در زندگی امروز به کارمون میان و نه دونستنشون ارزش خاصی داره.
در عوض امروزه با مهارت های جدیدی مواجه هستیم که لازمه اونا رو بلد باشیم در حالیکه هیچ اثری از اونا در دوره کودکی و نوجوانی مون و در آموزش های مدرسه و حتی دانشگاهمون وجود نداشته که بخواهیم اونا رو یاد بگیریم.
مثل اتفاقی که ظرف یکی دو دهه اخیر با روی کار اومدن اینترنت و ظهور و گسترش استفاده از ابزارهای الکترونیکی مختلف مانند کامپیوترها، گوشی های هوشمند و … رخ داد و تحول بزرگی رو در ابعاد مختلف زندگی شخصی، اجتماعی و حتی شغلی افراد ایجاد کرد، در حالیکه بسیاری از بزرگسالان امروز هیچ آمادگی قبلی برای رو به رو شدن با این پدیده های جدید رو نداشتند و هیچ آموزشی هم براش ندیده بودند.
بهترین راه حل چیست؟
حالا در چنین شرایطی بهترین راه حل چیه؟ آیا باید شروع کنیم به آموزش های بیشتر و بیشتر و از حوزه های مختلف تا شانس و احتمال مفید واقع شدن بعضی از آموزش ها رو با افزایش تعدادشون، بالا ببریم؟ و یا نه! به شیوه سنتی خودمون ادامه بدیم و ذهن بچه ها رو پر کنیم با اطلاعات فعلی، وقتی کار دیگه ای از دستمون بر نمیاد؟ و یا راه حل بهتر و ارزشمندتری وجود داره که می تونه موفقیت فرزند ما رو بیشتر تضمین کنه؟
و خبر خوب اینه که راه حل سومی وجود داره که بهترین راهکار ممکنه و نه تنها در این دوران، بلکه در هر زمان دیگه ای هم میشه روش حساب کرد و همیشه کاربرد داره و بسیاری از بزرگان آگاه به روش های درست یادگیری و آموزش،حتی در گذشته به اون تأکید و توجه داشتن ولی ارزش اون در زمان ما بیش از گذشته مشخص شده.
آموزش درست از دید بزرگان:
جمله های زیر رو با توجه و دقت بخونید و به معنای واقعی این صحبت ها عمیقاً فکر کنید:
«دانش آموزان بشکه های خالی نیستند که بخواهید پرشان کنید، بلکه آن ها مشعل هایی هستند که باید روشنشان کنید.»
این جمله، سخن ارزشمندیه از اینشتین که درباره داشتن یک نگاه متفاوت به آموزش کودکانه و نزدیک به هشتاد نود سال پیش گفته شده.
او همچنین در رابطه با شیوه آموزشش میگه: «من به دانشجویانم درس نمی دهم، بلکه شرایطی رو فراهم می کنم تا خودشان یاد بگیرند.»
و پباژه یکی دیگه از نوابغ قرن بیستم که تحقیقات زیادی در مورد یادگیری و تحول شناختی کودکان در دوره های مختلف سنی داشته گفته:
«اگر مطلبی رو [به طور مستقیم] به کودکی آموزش دهید، مانع شده اید تا خودش آنرا کشف کند.»
بنابرابن روش درست آموزش، نه تنها در دوران ما بلکه در هر زمانی باید بر این پایه استوار باشه که به جای انبار کردن اطلاعات در ذهن کودکان و یا انتقال دانش گذشتگان به اونا، یه سری مهارت های مهم و کلی رو که در هر دوره ای و با هر شرایطی به کار افراد خواهند اومد، در کودکان پرورش بدیم، کنجکاوی رو در اونا برانگیخته کنیم و ابزارهای ذهنی و جسمی لازم برای یادگیری و کشف ناشناخته ها رو در اونا تقویت کنیم.
وظیفه اصلی هر آموزش دهنده موفق و آگاهی، باید تعلیم چنین مهارت هایی به کودکان باشه. مهارت ایی که بیش از هر آموزش دیگه ای، می تونه آینده و موفقیت فرزند ما رو تضمین کنه.
چه مهارت هایی رو به کودکان آموزش بدیم؟
اولین مهارتی که در هر زمانی و در هر زمینه ای به کار افراد میاد، توانایی تشخیص و شناساسییه. اینکه که فرد بتونه اوضاع رو بسنجه و با توجه به زمان و شرایط خودش و جامعه، نیاز اصلیش رو تشخیص بده و براش راه حل پیدا کنه و اگر نیاز بود چیز جدیدی رو یاد بگیره به موقع اقدام کنه.
دوم اینکه از توانایی و آمادگی ذهنی مطلوبی برای یادگیری مطالب جدید برخوردار باشه. یعنی آموزش پذیری خوبی داشته باشه و ذهنش رو برای یادگیری تربیت کرده باشه و قدرت تحلیل و استنتاج و استدلال منطقی پیدا کرده باشه و سوم اینکه از مهارت هایی مثل خلاقیت، اعتماد به نفس، حس کنجکاوی و اشتیاق به دانستن و یادگیری به اندازه مناسبی برخوردار باشه.
فایده این نوع از آموزش:
پرورش چنین مهارت هایی در کودکان به اونا کمک می کنند که به جای به خاطر سپردن و پر کردن ظرف ذهن با اطلاعاتی با ارزش پایین و طول عمر اندک، ظرفیت یادگیری خودشون رو بالا ببرن و هر چیزی رو در موقع لزوم، در مدت زمانی کوتاه تر و با کیفیت و ماندگاری بالاتری یاد بگیرن.
بنابراین اگر در جایی خوندید یا شنیدید که موفقیت فرزند شما در آینده در گرو اینه که کودکتون به چهار تا زبان زنده دنیا تسلط داشته باشه، در سه تا رشته ورزشی تبحر پیدا کرده باشه و حداقل بتونه دو تا ساز رو خوب بنوازه و یا خیلی دیگه از توصیه های آموزشی دیگه که در جاهای مختلف ممکنه بخونید و یا از والدین دیگه و یا افراد مختلف بشنوید، خونسردی خودتون رو حفظ کنید، نگران نشید و بدونید که اولین وظیفه هر کودکی در هر دوره ای و برای هر آینده ای، کودکی کردن، بازی و کسب تجربه های آزاد و لذت بخشه.
اگر فرزندتون رو بر این اساس پرورش بدید، بخش زیادی از مسیر درست رو طی کردید، چون کودکی که در محیطی غنی، امن و آرام و به دور از تنش های ناشی از آموزش های زیاد و عجیب و غریب و با بازی و لذت و اشتیاق و کنجکاوی بزرگ میشه، خود به خود بسیاری از اون مهارت های اصلی در سه حوزه ای که گفتم رو کسب می کنه.
اعتماد به نفس و خلاقیت بالا، مهارت حل مسئله، تفکر منطقی و تحلیل گری و استدلال و استنتاج، نتیجه طبیعی بازی کردن کودکان در محیط های غنی و سرشار از تجربیات ارزشمند محیطیه. این همون آموزشیه که جهان و طبیعت خود به خود برای انسان ها در نظر گرفته و بسیار هم ارزشمند و عمیقه.
پس به جای نگران شدن از آینده و افتادن به ورطه آموزش های گوناگون و فشرده و کلاسهای مختلف، با صبوری به دنبال روش های ساده و در دسترسی برای پرورش مهارت های اصلی در فرزندانتون باشید و باور کنید که خونه شما با تغییر دیدگاه خودتون، می تونه بهترین کلاس آموزشی برای فرزندتون باشه. موفقیت فرزند برای هر پدر و مادری یکی از دستاوردهای مهم زندگی محسوب میشه و آموزش در این راستا می تونه یکی از لذت بخش ترین تجربیات والدین در زندگی باشه.
امیدوارم شما هم این لذت رو در مورد فرزندانتون تجربه کنید.
مطالب قبلی سایت و همین طور کتاب الکترونیکی رایگان «پرورش مهارت های اساسی به کودکان» می تونه در بعضی از این زمینه ها راهنمایی های مفیدی برای شما داشته باشه.
من همچنین سعی می کنم در مطالب و محصولات بعدی هم به راه های مختلفی برای پرورش هر کدوم از این مهارت ها در کودکان بپردازم.