امر تربیت بهویژه برای کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است، از متون قرآن، روایات معصومین (ع) و سخن بزرگان بر میآید که تربیت دینی کودکان در متون اسلامی جایگاه ویژهای دارد، اما امروزه با توجه به گسترش سریع محیطهای مجازی از قبیل اینترنت، گوشیهای همراه و شبکههای اجتماعی محیط تربیتی جدیدی به نام فضای مجازی بهوجود آمده است که بهطور قابل ملاحظهای افراد مختلف بهویژه کودکان و نوجوانان را با خود مرتبط کرده و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بسیاری در تربیت کودکان میگذارد.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایکنا از قم را با سیدعلی حسینیزاده، عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه میخوانید:
ایکنا_ بفرمایید اصول و محورهای تربیت دینی چیست؟
تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر دو اصل کلی و مهم است؛ محبت و کرامت و حرمت متربی یا همان کودک. هر نوع تربیتی که این دو تا اصل را نداشته باشد موفق نخواهد بود و تربیت دینی محسوب نمیشود. اگر حرمت متربی را رعایت نکنیم تربیت به حساب نمیآید؛ در تربیت اسلامی متربی باید آگاهانه و با تصمیم خودش به تربیت کمک کند، اگر به او محبت نشود و کرامت و حرمت او حفظ نشود نمیتوانیم آن را تربیت دینی محسوب کنیم. لذا، قرآن کریم خطاب به پیامبر(ص) میفرماید: اگر تو تندخو بودی، حرمت را رعایت نمیکردی از دورت پراکنده میشدند.
این دو محور در تربیت اسلامی نقش مهمی را ایفا میکند و تعلیم و تربیت دینی باید مبتنی بر اخلاق و اصول اسلامی باشد.
ایکنا_ با توجه به وجود فضای مجازی و حضور کودکان در این فضا، آیا تربیت دینی کودکان امکانپذیر است؟
در زندگی امروزه درست است که شرایط خاص است و رابطه تنگاتنگی بین روش و شیوههای ارتباطی وجود دارد، اما با این شرایط هم میتوان تربیت صحیح را سرعت بخشید؛ ما باید تاکتیکهای خود را عوض کنیم و با شرایط مجازی و وسایل ارتباطی روز سریعتر و بهتر ارتباط برقرار کنیم تا نتیجه مطلوبتری از تربیت ببینیم و در این راستا باید والدین به شناخت و بینش کافی از فضای مجازی و معایب و مزایای آن برسند.
تربیت دینی همیشگی است و در هر شرایطی باید متربی را هدایت کرد و راه درست را به او نشان داد و در شرایط نامساعد امروزی و هجمههای مختلف، تربیت اسلامی اولویت دارد و باید در این زمینه فعالیت بیشتری شود و به آن پایبند بود.
ایکنا_ رعایت اصول و محورهای تربیت دینی در بین اهل بیت(ع) چطور بوده است؟
ائمه(ع) به اصول و محور تربیت دینی پایند بودهاند، رسول خدا(ص) در جايگاه رهبر دينى جامعه، توجه ويژهاى به كودكان داشته و بر تربيت دينى آنان توصيه فرموده است.
نکته دیگر اینکه ابزار محبت خدا در قرآن؛ اول هر سوره محبت خود را با بسم الله الرحمن الرحیم نشان داده است؛ خدایی که مربی است محبت خود را به متربی نشان میدهد و بیش از ۴۰ بار در قرآن خدا با عباراتی همچون «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ * إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ» ابزار محبت میکند.
در سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز ابراز محبت بوده، مانند ابراز محبت به حسنین، ابراز محبت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به فرزندان و صحابه فراوان بوده که حکایت از این قضیه دارد که محبت یک اصل تربیتی است و همواره باید رعایت شود. حتیالمقدور نباید از تنبیه در شیوه تربیتی استفاده کنیم، اما اگر گاهی از تنبیه هم استفاده شد باید مبتنی بر اصل محبت باشد. لذا، محبت باید در قالب نوازش و حتما بیان و ابراز آن باشد، چراکه کودکان نیاز دارند مدام از ما محبت ببینند؛ باید به کودکان شخصیت و ارزش بدهیم چون کسی که شخصیتش حفظ شود در آینده از بسیاری گناهان دوری میکند.
ایکناـ آیا در تربیت دینی کنترلگری مربی و والد نیاز است؟
اصول فرعی تربیت دینی شامل امنیت و تأمین امنیت متربی است؛ به این معنا که متربی باید همواره از جانب مربی احساس آرامش داشته باشد وگرنه شرایط تربیتی بهم میخورد و لذا نمیتواند خوب تربیت شود. مربی باید مراقبت لازم را نسبت به متربی داشته باشد، مراقبت نه به معنای کنترل چراکه کنترل مدام کودکان را آزار میدهد بلکه به معنای اینکه در مواقع لازم توصیهها و راهنماییهای لازم را داشته باشد و بهصورت غیرمستقیم کنترل و نظارت داشته باشد؛ در واقع کنترل بخشی از اصل مراقبت است نه کل اصل مراقبت.
ایکنا_ در تربیت دینی کودکان جایگاه تشویق و اجبار کجاست؟
یکی دیگر از اصول تربیتی، اصل آزادی است و باید کودک با اختیار و آزادی خودش انتخاب و گزینش کند؛ روح و جسمی که باهم در جدال انجام شدن خواستههای خود هستند باید مربی شرایطی را برایش فراهم کند که متربی راحتتر امور دینی را بپذیرد نه که به او اجبار و تحمیل شود.
بعضی واجبات حتما باید انجام شوند و از آن گذری نیست، اما پیش از تکلیف هیچ اجباری وجود ندارد فقط آمادهسازی برای تکلیف است که باید انجام شود. اما، بعضی دیگر مانند نزدیک شدن به سن تکلیف باید به نحو تکلیفی مطرح شود و نباید اجبار و تحمیل کرد چون انسان به امور دنیایی گرایش دارد. باید شرایطی محیا کنیم که شناخت او را بالا ببریم که با شناخت و بینش و فهم خود بپذیرد و انتخاب برایش راحتتر شود.
نوع دیگری از تشویق و تحسین، زبانی و کلامی است و اثر خودش را میگذارد و بعضی تشویقها مادی هستند که معایبی را بیشتر اوقات بهدنبال دارد و معایبی که تشویقهای مادی دارند تشویقهای زبانی و کلامی ندارند.
در دیدگاه اسلامی سعی بر این امر است تشویقها و انگیزهها درونی باشد که فرد را به خود کنترلی برساند و ائمه(ع) سعی بر این دارند که انسان را از جهل مرکب(نمیداند که نمیداند) در آورند و او را به جهل بسیط (میداند که نمیداند) برسانند، چراکه طبع انسانی به این شکل است که بهدنبال چیزی که نمیداند میرود تا اطلاعات بهدست آورد.
شاخصه تعلیم و تربیت اسلامی این است که مبنای اعتقادات و اخلاق و احکام اسلامی آن تربیتی است که مبتنی بر آموزههای اسلامی است، آنچه در قرآن و سیره ائمه معصوم(ع) و روش و رفتار ائمه(ع) آمده است و امیدواریم که تربیتهای ما همواره بر پایه اصول و مبانی دینی و در راستای اهداف دینی باشد و در مواقع لازم توصیهها و راهنماییهای لازم را داشته باشد، در واقع کنترل بخشی از اصل مراقبت است نه کل اصل مراقبت.